- مشخصات كتاب
- [در آمد]
- مقدمه
- پاسخ به گفتارهاى آقاى بلوچ
- موضوع اول: سنّى شدن فردى از شيعه
- موضوع دوم: بررسى مباحث امامت و مهدويت
- بحث تعيين وصى پيامبر و امام امت پس از پيامبر صلّى اللّه عليه و اله و امامت على عليه السّلام در قرآن از كتب مكتب خلفا
- روايات صحيحه مكتب خلفا در دوازده وصى داشتن پيامبر خاتم صلّى اللّه عليه و اله و نص صريح پيامبر صلّى اللّه عليه و اله بر تعداد امامان عليه السّلام
- معرفى امامان دوازدهگانه بعد از رسول خدا صلّى اللّه عليه و اله
- امام اول: امير المؤمنين على عليه السّلام
- امام دوم: حسن بن على بن ابى طالب عليه السّلام
- امام سوم: حسين بن على بن ابى طالب عليه السّلام
- امام چهارم: على بن الحسين عليه السّلام.
- امام پنجم: محمد بن على عليه السّلام.
- امام ششم: جعفر بن محمد عليه السّلام.
- امام هفتم: موسى بن جعفر عليه السّلام.
- امام هشتم: على بن موسى عليه السّلام.
- امام نهم: محمد بن على عليه السّلام.
- امام دهم: على بن محمد عليه السّلام.
- امام يازدهم: حسن بن على عليه السّلام.
- امام دوازدهم: حضرت حجت بن الحسن- عجل اللّه فرجه.
- تنبيه و توضيح مهم!
- مفهوم حقيقى اين روايات:
- چگونه و چرا اين احاديث از تحريف مصون ماندهاند؟
- پاسخ گفتار دوم آقاى بلوچ
- پاسخ گفتار سوم آقاى بلوچ
- فهرست
على عليه السلام در قرآن كريم و سنت، ص: 8
دانشمندان شيعه را نشان مى دهد.
امامت نزد اهل تشيع از اصول دين بلكه اصل سوم دين بشمار مى رود ولى در مقابل اين اهميتى كه براى آن قائلند هيچ ذكرى و لو اندك در قرآن از امامت نشده و اين در حالى است كه قرآن از مستحبات و فروعات دين صحبت مى كند و علماى بزرگ شيعه منجمله «آيت اللّه خمينى» عاجزند علت ناديده گرفته شدن اين مسئله در قرآن را به پيروان خود بيان بكنند و جواب اين سؤال را بدهند كه چرا قرآن كريم از امامت صحبتى نمى كند؟!
لطف كتاب در اين است كه نويسنده ايرانى و خود اول، شيعه مذهب بود و همه فاميل او تاكنون شيعه اند و حتى 3 سال در مدارس تهران تعليمات دينى و امور تربيتى را تدريس مى كرده و آخرين شغل او مديريت مدرسه راهنمايى سلمان فارسى در ميدان محسنى تهران بوده است!
اما اللّه جل جلاله او را هدايت كرد و مذهب باطل را ترك و به اهل سنت و جماعت پيوست و براى عقيده خود مجبور به هجرت از ايران شد.
اين كتاب كوشش مباركى است براى هدايت ايرانيانى كه هنوز از باطل بودن مذهب خود بيخبرند و بر هر شيعه لازم است اين كتاب را مطالعه كند و مطالعه آن را به سنى ها نيز توصيه مى كنم. اين كتاب را بخوانيد.»
ابو سلمان عبد المنعم بلوچ)
و در صفحه ششم آمده است:
«و چنان كه قبلا گفتيم شيعه و سنى در هر چيزى كه مربوط به حديث است با يكديگر اختلاف دارند اما در قرآن هيچ اختلافى ندارند حالا ما چون آن پسر باهوش تاجر بايد به